یک روز در زندگی
اجرای عدالت برای بی گناه در واحد محکومیت نادرست
توماس سالها جنبه مشکلساز شناسایی و محکومیت مظنون را دیده است. او با شروع کار خود به عنوان کارآگاه پلیس نیویورک، با دستگیرشدگان مصاحبه کرد و اثر انگشت جمع آوری کرد. اکنون، توماس برای افرادی در پشت میلههای زندان میجنگد که از ابتدا نباید به آنجا میرسیدند: افرادی که به ناحق محکوم شدهاند.
بسیاری دیگر در زندان هستند که صدایی ندارند.
توماس و تیمش یک واحد ناب را تشکیل می دهند. در کنار وکیل ناظر الیزابت فلبر و وکیل مدافع آلفونزو رایلی، این سه نفر خستگی ناپذیر تلاش می کنند تا عدالت را برای بیگناهانی که خود را قربانی شناسایی جعلی یافته اند به اجرا در آورند. به عنوان یک تیم، آنها تنها مدافع عمومی شهر نیویورک هستند که پرونده های محاکمه، استیناف و پس از محکومیت را برای مشتریان متهم به رفتار مجرمانه انجام می دهند. آنها هر روز نامه هایی از زندانیان در زندان های شهر نیویورک دریافت می کنند که برای شنیدن حقیقت خود به دنبال کمک هستند. بسیاری از این زندانیان دههها را در کتابخانههای حقوقی سپری کردهاند و به هر وکیلی که به درخواستهای بیگناه آنها گوش میدهد، نامه نوشتهاند.
ما همیشه می گوییم که آنها خیلی سریع دستبند را به کسی می زنند و خیلی سخت است که او را مجبور به باز کردن آن کنیم.
توماس و تیمش میدانند که با سیستمی مبارزه میکنند که اغلب در برابر مشتریانشان انباشته شده است. به عنوان مثال، یک مسئله جدی که توماس و تیمش با آن مواجه می شوند، فقدان نوار ویدئویی مستند به اعترافات یا مراحل شناسایی است. در عوض، هر چیزی که پلیس نیویورک یا شاهدان گفتند حقیقت است، حقیقت تلقی می شد. اما، همانطور که توماس و تیمش اشاره می کنند، شاهدان مرتباً افراد را گیج می کنند یا اشتباه می کنند. در یک مورد اخیر، توماس به آزادی سه مرد جوان که به سرقت متهم شده بودند کمک کرد. اگرچه آنها توسط شاهدان شناسایی شده بودند، توماس تحقیقاتی انجام داد. وقتی شواهد ویدئویی آن روز را بررسی کرد، متوجه شد که مردان جوان "کاری را که گفته بودند انجام میدهند - ساندویچ میخورند و جلوی ساختمان فوتبال بازی میکنند." این چنین پیروزی هایی است که به توماس و همکارانش دامن می زند. این سه به سختی تلاش می کنند تا عدالت را برای افراد بی صدا برقرار کنند