انجمن کمک های حقوقی
همبرگر

بدهی مصرف کننده، مالیات و مشاغل کوچک

ما به نیویورکیانی که در منازعات مالیاتی، مراحل ورشکستگی، و مسائل مصرف کننده مانند کارت های اعتباری، وام های خودرو، بدهی های پزشکی و وام دانشجویی درگیر هستند، کمک می کنیم. ما همچنین می توانیم با مشاغل کوچک، غیر انتفاعی و شرکت های صندوق توسعه مسکن (HDFC) کمک حقوقی ارائه کنیم.

نحوه دریافت راهنما

کسانی که به دنبال کمک در مورد مسائل مصرف کننده هستند، باید از دوشنبه تا جمعه از ساعت 888 صبح تا 663 بعد از ظهر با خط کمک دسترسی به مزایا به شماره 6880-10 00 تماس بگیرند.

برای کمک در مورد اختلافات مالیاتی، لطفاً از دوشنبه تا جمعه از ساعت 212 صبح تا 426 بعد از ظهر با شماره 3013-9-00 تماس بگیرید. توجه: از شما خواسته می شود که یک پیام با شماره تلفن برگشت بگذارید. شما همچنین می توانید ما را پر کنید فرم پذیرش آنلاین.

برای کمک به کسب‌وکارهای کوچک، سازمان‌های غیرانتفاعی و HDFC با پروژه توسعه جامعه به شماره 212-298-3340 تماس بگیرید. CommunityDevProject@legal-aid.org، یا با تکمیل ما یک مکان در کلینیک مجازی جدید ما رزرو کنید پرسشنامه آنلاین.

چیزهای مهم برای دانستن

هر آنچه که باید در مورد دادگاه دعاوی کوچک بدانید.

بیشتر بدانید

درک حقوق شما می تواند به شما کمک کند تا با بدهی های خود مقابله کنید و مانع از آزار وصول بدهی ها به شما شود.

بیشتر بدانید

اطلاعاتی را که برای ثبت دقیق مالیات های سالانه و پاسخ به درخواست های اداره مالیات IRS یا NYS نیاز دارید، دریافت کنید.

بیشتر بدانید

اصطلاحاتی که ممکن است بشنوید

سیستم قضایی می تواند طاقت فرسا باشد. با برخی از اصطلاحات حقوقی و کلمات اختصاری که ممکن است بشنوید مانند استیناف، تعویق، دادخواست، صلاحیت، تودیع و سوگندنامه آشنا شوید.

  • تعویق - تعویق موقت یک پرونده تا زمان مشخصی در آینده.
  • داوری – فرآیندی که در آن یک وکیل آموزش دیده یا یک قاضی بازنشسته به جای دادگاه در مورد اختلاف تصمیم گیری می کند. در صورت رضایت طرفین به داوری، تصمیم داور قطعی است. در غیر این صورت، طرف ناراضی می تواند در دادگاه تقاضای محاکمه کند.
  • وکیل - شخصی که برای وکالت پذیرفته شده و مجاز به انجام وظایف حقوقی کیفری و مدنی از طرف مشتریان است.
  • ذینفع - به طور کلی، ذینفع شخص یا نهادی است که سود، مزیت یا منفعتی دریافت می کند. به عنوان مثال، شخصی که در وصیت نامه برای دریافت چیزی نامگذاری شده است، در چنین وصیت نامه ای ذینفع است. یا به بیگانه ای اشاره دارد که به عنوان یک درخواست کننده رسماً از طرف آنها برای دریافت مزایای مهاجرت اقدام می کند.
  • مختصر - سند کتبی تهیه شده توسط وکلا در هر یک از طرفین اختلاف که در تأیید استدلال هر یک از طرفین به دادگاه ارائه می شود. این شامل نکات قانونی است که وکیل مایل به ایجاد آنها است، دلایلی که وکیل از آنها استفاده خواهد کرد، و مراجع قانونی که وکیل بر اساس آنها نتیجه گیری می کند.
  • منشی - مأمور یا کارمند دادگاه که پرونده هر پرونده را نگهداری و اسناد عادی را صادر می کند.
  • بدهکار - فردی که تعهدی به او بدهکار است زیرا چیزی با ارزش در عوض داده است.
  • مدافع - در امر مدنی، این به شخص مورد شکایت اشاره دارد. این طرف در دادرسی اجمالی «مقاموت» خوانده می شود. در یک پرونده جنایی، افسران دادگاه و وکلای ناحیه از این اصطلاح برای اشاره به فردی متهم به جرم استفاده می کنند.
  • بزهکاری - یک جرم یا جنایت؛ یک عمل خلاف؛ بدهی یا سایر تعهدات مالی که پرداخت آن معوق است.
  • شواهد و مدارک - نوعی دلیل یا دلیل اثباتی که به طور قانونی در محاکمه یک موضوع با اعمال طرفین و از طریق شهود، سوابق، اسناد، اشیاء عینی و غیره به منظور القای باور در اذهان دادگاه یا هیئت منصفه ارائه می شود. .
  • تحقیق - محاکمه غیر هیئت منصفه، که در آن یکی از طرفین حاضر نشده یا در برابر ادعای خود دفاع نکرده است، و پس از اثبات ماهیت ادعا.
  • ورشکسته - شخصی که دارایی او برای پرداخت بدهی او کافی نیست.
  • صلاحیت قضایی - توانایی دادگاه برای تصمیم گیری در مورد پرونده، بر اساس نوع پرونده.
  • صاحب خانه - اجاره دهنده اموال غیر منقول؛ مالک یا متصرف ملکی در زمین یا ملک استیجاری که در ازای اجاره بها آن را به شخص دیگری به نام مستأجر اجاره دهد.
  • وکیل - کسی که وظیفه اش این است که به مردم در مورد قانون مشاوره دهد و به جای آنها در دادگاه صحبت کند.
  • وضع مالیات - تشنج؛ اخذ وجه از طریق مراحل قانونی از طریق توقیف و فروش اموال.
  • مسئولیت – تعهد به انجام، در نهایت انجام، یا خودداری از انجام کاری؛ پول بدهکار؛ یا بر اساس قانون مسئولیت شخص در قبال رفتار خود. یا مسئولیت شخص در ایجاد جراحت.
  • حق رهن، گرو - ادعای مالکیت خاص برای پرداخت بدهی.
  • نگهداری - تعمیر و نگهداری در مسکن. یا پول یا سایر حمایت های مالی که به همسر در دادخواست طلاق برای حمایت جداگانه او تعلق می گیرد. نفقه یا نفقه همسر نیز نامیده می شود.
  • مدیکید - برنامه بیمه درمانی برای افراد کم درآمد و افراد دارای معلولیت. به طور مشترک توسط دولت فدرال و ایالتی پرداخت می شود.
  • دقایق - یادداشت هایی از آنچه در دادگاه رخ داد.
  • رهن - سندی قانونی که به موجب آن مالک (یعنی خریدار) به منظور تضمین بازپرداخت بدهی، بهره ای از املاک را به وام دهنده منتقل می کند، که با سند رهنی اثبات می شود.
  • حکم حفاظت - حکم دادگاهی که شخص را ملزم می‌کند در فاصله معینی از شخص دیگر، و گاهی اوقات، فرزندان، خانه، حیوانات خانگی، مدرسه یا شغل خود بماند.
  • مهمانی - جشن - شخصی که در یک موضوع حقوقی، معامله یا دادرسی ذینفع مستقیم دارد.
  • شاکی - فردی که شکایت می کند. این طرف در دادرسی اجمالی «خواهان» نامیده می شود.
  • حوزه – ناحیه ای از یک شهر یا شهرک که برای اهداف پلیس تعریف شده است. همچنین ممکن است به یک پاسگاه پلیس مراجعه کند.
  • هزینه عمومی - یک قانون مهاجرت که می تواند مبنایی برای رد ورود افراد غیر شهروند به ایالات متحده باشد، یا برای رد درخواست برای تنظیم وضعیت اگر از طریق یکی از اعضای خانواده درخواست می کنند.
  • بازپس گیری - پس گرفتن چیزی از شخصی که در یک دوره زمانی آن را می خرد زیرا نمی تواند به پرداخت آن ادامه دهد.
  • توافق - یک سازش کتبی که توسط طرفین حاصل شده و توسط قاضی تایید شده است.
  • امنیت اجتماعی - یک برنامه فدرال که درآمد، بیمه درمانی و سایر مزایا را فراهم می کند.
  • احضاریه - سند دادگاهی که برای وادار کردن شاهد به شهادت در جلسه یا تهیه سوابق استفاده می شود.
  • احضار - اخطار کتبی شاکی که به طرفین شکایت شده تحویل داده می شود که آنها باید در مدت زمان مشخص به آن پاسخ دهند.
  • درآمد امنیتی تکمیلی (SSI) – یک برنامه مکمل درآمد فدرال که برای کمک به افراد سالخورده، نابینا و ناتوان با درآمد کم یا بدون درآمد طراحی شده است و برای تامین نیازهای اولیه غذا، پوشاک و سرپناه، پول نقد فراهم می کند.
  • TPS - وضعیت حفاظتی موقت به برخی از مهاجران در ایالات متحده که نمی توانند به دلیل درگیری مسلحانه مداوم، بلایای طبیعی یا دلایل غیرعادی دیگر به کشور خود بازگردند، وضعیت قانونی موقت ارائه می دهد.
  • آزمایش - بررسی رسمی یک اختلاف حقوقی در دادگاه برای تعیین موضوع.
  • خالی کردن - برای لغو یا کنار گذاشتن.
  • حکم - یک سند رسمی تایید شده توسط یک مقام (معمولا یک قاضی) که به پلیس اجازه انجام برخی کارها را می دهد.
  • شاهد - شخصی که به آنچه دیده، شنیده یا مشاهده کرده است شهادت می دهد.